« هدف نهایی 2012 ایران است »

1- آغاز جنگ سخت با ایران

اشاره به این مسئله دیگر جای بررسی ندارد. چرا که در مطالب قبلی به طور کلی در مورد این پروژه سخن به میان آوردیم اما مسائل جالب و قابل تامل دراین باره در دو بخش فشار بر سوریه و جنجال تنگه هرمز خلاصه میشود.

حمله یا کودتا در سوریه مساوی است با واکنش شدید ایران نسبت به مهاجم و این واکنش نتیجه ای جز جنگ سخت میان ایران و کشور یا افراد مداخله کننده را نخواهد داشت چرا که سوریه افسار قلاده رژیم صهیونیستی را به دست گرفته و رها شدن آن همانا و ... به همین جهت سوریه برای مقاومت نقشی بسیار مهمی را ایفا میکند. ماجرای تنگه هرمز و تنش شدید هم اشاره به تنش شدید بین ایران و عربستان دارد . (توضیحات در این باره را در آینده خواهیم گفت).

اماهدف اصلی 2012 (بدون هیچ بزرگنمایی) ایران خواهد بود.

مدت ها پیش ما گمان میکریدیم که این صرفا یک پروژه برای عوام فریبی است اما اخیرا به واسطه بررسی معادلات جهانی دریافیتم که هدف از ارائه این تاریخ نه تنها فرار از مسائل اقتصادی و امثالهم نیست بلکه هدف صرفا ارائه یک تنش شدید در ایران است که در مطالب آینده این مورد را به طور کامل بررسی خواهیم کرد.

2-اشاعه فقر در اقشار متوسط  جهان و فشار شدید اقتصادی غرب بر ایران

فقر عاملی است که دشمنان از آن برای رسدن به اهداف خود استفاده میکنند. چرا که یکی از مهم ترین عوامل پایداری یک حکومت عامل اقتصادی است . که حتی حدیثی از معصوم (علیه السلام ) داریم که فقر دیندار را هم بی دین میکند. به همین جهت اخلال در روند اقتصادی یک کشور به معنی یک نارضایتی در حکومت خواهد بود که با گسترش این نارضایتی کم کم به خود شکل فیزیکی میدهد و به صورت تظاهرات بروز و ظهور میکند.

امسال سال جهاد اقتصادی نام گرفت چراکه رهبر عزیز پیش بینی میکردند که با گسترش موج انقلاب های اسلامی در منطقه غربی ها بخواهند برای خاموش سازی این انقلاب ها ایران را نابود کنند.چرا که واقعیت انقلاب ها در شبیه سازی انقلاب اسلامی ایران بود. که این مسئله بر همه روشن است .

پروژه بدین شکل است که با نابودی ایران باید تمام انقلاب ها سرکوب و پایان پذیرد. بدین ترتیب که اگر جمهوری اسلامی با بیش از 32 سال سابقه مقاومت شکست بخورد دیگر امیدی برای آنان که تازه انقلاب کرده اند نمیماند .و از همین روی تمامی بیداری ها خاموش می شود. و تنها راه حل برای نابودی ایران مسئله اقتصادی است . پروژه ای که در تمام دنیا جواب  میدهد به قول جناب مازلو انسان اول به دنبال نیاز های اولیه است و اگر آن ها تامین نشود متزلزل میشود.

اخیرا با بازار طلا و ارز دچار نوسانات شدیدی شده بود که اخیرا مقداری از این نوسانات کاهش پیدا کرد که برخی آن را خط و نشان عده علیه دولت توصیف کردند. عده ای جنگ روانی غرب علیه ایران و بی بی سی نیز در یکی از تحلیل های خود این نوسانات را کار خود دولت توصیف کرد و اضافه کرد که قرار است با ترفند هایی رئیس جمهور این نوسانات کاهش بدهد تا اعتماد مردم برای رای دادن به هم حزبی های ایشان بالا برود (البته با ذره ای تامل میتوان بی پایه بودن آن را تشخیص داد) . اما به هر شکل ما در آینده شاهد یک توطئه داخلی/خارجی برای ضربه زدن به اقتصاد کشور خواهیم بود. توطئه ای که به یقین شدید تر از 88 خواهد بود. چرا که این بار نه تنها سبزها خواهند آمد بلکه برخی از حامیان نظام هم با آن ها یک صدا خواهند شد . به قول سردار نقدی "  در فتنه آینده با کسانی مواجه می شویم که قشنگ تر از ما نماز می خوانند".

3 - نابسمانی شدید اقتصادی در آمریکا و اروپا

همان طور که گفته شد عامل اقتصادی یک عامل برای از پا انداختن حکومت هاست. آنان در حال برنامه ریزی برای اخلال در اقتصاد کشور ما هستند غافل از این که در درون جامعه خود نابسامانی های شدید اقتصادی رو به افزایش است.نه تنها در اروپا و امریکا بلکه خبر ها حکایت کننده از نابسامانی ها در اسرائیل است. در آینده ای بسیار نزدیک نظام مالی غربی فروخواهد پاشید . و به تبع آن نظام سیاسی غربی نیز به سرنوشت اقتصادش دچار خواهد شد.

عده ای از تحلیل گران بزرگ غربی این فروپاشی را بسیار زود تر از ما پیش بینی کرده اند. یکی از علت های نابسامانی نظام های غربی افزایش توقع مردم در دهه های 1970 به بعد است که با سینمای استراتژیک سطح توقع مردم، خصوصا در آمریکا بالا رفت. به همین جهت مردم سال 2012 غربی نمیتوانند با این وضع نابسامان اقتصادی سر کنند. برای درک بهتر به مردم ایران اشاره میکنیم که با وضع شدید اقتصادی اوایل انقلاب زندگی میکردند اما امروز تقریبا محال است (حد اقل نسل های امروز نمیپذرند) که آن گونه زندگی کنند.

4- شدید تر شدن التهاب در خاور میانه

التهاب در خاورمیانه به معنی التهاب در جهان است. چرا که خاور میانه مرکز موتور اقتصادی جهان است . هم از لحاظ نفت و هم گاز. اما مهم اینجاست که چه کسی التهاب را ایجاد کرده و چه کسی میتواند از آن بهره ببرد.

واقعیت آن است که التهاب شدیدی که امروز در خاور میانه رخ داده از ظلم حاکمان منطقه به وجود آمده .به همین جهت به آن بیداری آن هم از نوع اسلامی گفته میشود. اگر در جریان باشید در اوایل این حرکت ها عده زیادی از تحلیل گران ایرانی فراری و تحلیل گران غربی به اصطلاح مخالف نظام های غربی این اتفاقات را برنامه های آمریکا توصیف کرده بودند همان برنامه ای که از آن به عنوان خاورمیانه جدید یاد میشود . و در داخل کشور در فروم ها و سایت ها نیز عده ای همین تحلیل ها را باور کرده بودند. و واقعا گمان میکردند که این تحرکات به دست آمریکا ایجاد شده است.

اما امروز می بینیم که خاورمیانه به دست اسلامگرایان افتاده و به زودی بخش های اعظم آن هم به دست اسلام خواهان فتح خواهد شد به جز چند کشور. همان کشور هایی که امروز به اسم اسلام علیه اسرائیل اقدام دیپلماتیک میکنند و از آمریکا، نوچه صهیونیست ها کمک نظامی میگیرند. این ها همه برای عوام فریبی است . کما این که برخی از این عوام فریبی ها به ثمر نشسته است .

بنابراین روند امنیتی جهان امروز به دست مردم خاورمیانه خواهد بود که باید دید چگونه عمل میکنند. تا به امروز این حرکت روند خوبی را طی کرده است . که امیدواریم در آینده به لطف خدا همین روند طی شود.